جدول جو
جدول جو

معنی محاصره شدن - جستجوی لغت در جدول جو

محاصره شدن
(شُ تُ لُ کَ دَ)
شهربند شدن. محصور شدن. حصاری شدن. در میان گرفتگی و بند شدگی راه واقع شدن
لغت نامه دهخدا
محاصره شدن
درحصر قرار گرفتن، احاطه شدن، در محاصره قرار گرفتن، در میان گرفته شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ تَ کَ دَ)
محاصره کردن: اول قصۀ هزارسف که دو ماه محاصره داد. (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 8)
لغت نامه دهخدا
(شُ زَ دَ)
تنگ فروگرفتن. (آنندراج). احصار. شهربند کردن. حصاری ساختن:
اگر محاصرۀ آسمان کند رایت
به یک دو ماهش هر نه حصار بگشاید.
جمال الدین سلمان (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
محاصره کردن: پروستن گرد گرفتن در بنداندن میانه گیر کردن (گویش فرارودی) محاصره کردن: اول قصه هزار سف را که... دو ماه محاصره داد
فرهنگ لغت هوشیار
باز داشته گشتن از عمل و تصرف باز داشته شدن: گوسپندی بکشد همانجای که محصر شود اگر در حل باشد یا در حرم، تنگ گیرنده، ناقه ای که سوراخ پستان او تنگ شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاصره شدگان
تصویر محاصره شدگان
پروستایان در بندیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاصره شده
تصویر محاصره شده
پر وستا در بندیده
فرهنگ لغت هوشیار
دور شخصی (یا اشخاصی) یا محلی را احاطه کردن بطوری که رابطه او (آنان) با خارج قطع گردد
فرهنگ لغت هوشیار
حساب شدن، به حساب آمدن، لحاظ شدن، بررسی شدن، ارزیابی شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
احاطه کردن، درحصار قرار دادن، درتنگنا قراردادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
تطويقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
Beleaguer, Beset, Besiege
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
assiéger
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
להמציא
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
محاصرہ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
ล้อม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
kuzingira
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
包囲する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
포위하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
mengepung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
ঘিরে ফেলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
assediare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
acosar, asediar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
belegeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
оточувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
осаждать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محاصره کردن
تصویر محاصره کردن
घेरना
دیکشنری فارسی به هندی